آغوش دلتنگی
وقتی دلم برایت تنگ میشود
نفس کشیدن یگر برایم معنایی ندارد
هوای نفس من آرامش عشق تو را می خواهد
عشق من نفس محبت دستهای تو را می طلبد
قلم عشق خود را بر میدارم
وبرایت از بی تابی ام از احساس دلتنگی ام می نویسم
اشکهایم همراه قلم بر روی صفحه ی قلبم همراه می شود
برایت عاشقانه می نویسم
تا شاید مرهم دل دلتنگم شود
نگاه بی قرارم را در آخرین لحظه ی دیدارمان را به یاد آور
وقتی که دلتنگم شدی
باور کن من مال توام و تو مال من هستی مثل یک برگ بر روی شاخه درخت
مثل یک ماهی در آغوش دریا
عشق من و تو شیرین ترین طعم آحساس پاکم است