قلب من به عشق تو
عزیزم تمام درخشندگی قلب من از تابش عشق تو است
من عاشق تو هستم و فقط خانه ی تو در قلب من است
آگر تو نباشی بدون تو در این تنهایی کم میاورم
با تو بودن غم و اشک دیگر در چشمانم جایی ندارد
دستانت را در دستان پر از عشقم بگذار و صدای نفسهایم را که
می گوید دوستت دارم را احساس کن
می دانم تو هم از این دوری خسته شدی
می دانم که من تمام دنیای تو هستم
دوست دارم وقتی چشمهایم را در نگاه چشمهایت گره دهم
بوسه ای بر قلبم بگذاری و بگویم دوستت دارم عشق بی پایان من
ضربان قلب من حاکی از یک دنیا عشق تو است
و به عشق بودن با تو این قلبم هر ثانیه می تپد
بهترین بهانه ی بودن در قلب من تو هستی
عزیزم یک دنیا احساس عاشقانه ی بهاریم برای تو است
گرمای عشق تو را هر لحظه در قلبم دارم
و با عشق وجودم می گویم دوستت دارم عزیزم
دریای دلتنگی
می خواهم بگویم دلتنگ تو هستم
دلتنگ روز های شاد وزیبایی که با هم بودیم
ولی اکنون شادی من وقتی که در کنارت نیستم خاموش شده است
وقتی که تمام لحظاتی که با تو بودم قلبم از بیقرای عشقت آرام میشد
شادی من با تو بودن بود وقتی که چشمهایت را به دست سرد من می نهادی
تو رویای هر شب پر از عاشقی من بودی
هر وقت که چشمهایم را می بستم به تو و عشق بی پایانت فکر می کردم
یک لحظه بیا به دیدارم و نگاه کن مرا که چگونه بی توسختی این تنهایی عشق
را تحمل میکنم
کاش می آمدی و بر سرخی لبهایم بوسه ای از عشق می زدی
و بر آواز ترانه هایم گرمای عشقت را هدیه میدادی
بیا و دوباره همدم لحظه های تنهایی ام شو
در کنار پنجره ی غبار گرفته دست خزان زده ام را بر روی
شیشه میگذارم و با چشمانی پر از شبنم در این سرمای یخ زده ی دل
به انتظارت می نشینم و برایت عاشقانه میمیرم تا بیایی عزیزم
می نویسم ازتو وازموج یادی که می کوبد به
ساحل بی قرارقلبم.تادورهاتورا به نام اشک هایم
می شناسم وبا لحن همیشگی گریه می خوانمت....
توحس می شوی از آن سوی قلبم.ازپشت
حصارهای وجودم.نمی دانم تاکی به سینه بیاورزم
گل خاطراتت را؟ازکجا به دست های تو برسم؟
ازکدام پنجره تورا ببینم؟ازکدام هواتورانفس بکشم
حقیقت عشق
امشب باز قطرات اشکم برای فریاد زدن نام تو بیقراری میکند
و راه بغض گلویم را بسته
می خواهم با عشق وجودم نام تو را فریاد بزنم
وقتی که قلبم با هر طپش تو را جست وجو می کند
دوست داشتنت زیبایی عشق را به من یادگار می دهد
عزیز دلم بدان که مهر تو بر این دل عاشقم نشست
و تو شدی همه ی دنیای من
می نویسم برایت تا بدانی که این دل به تو وابسته نشده
آری این وابستگی نیست
این دلبستگی دل من است که به عشق تو وقلب تو گره خورده
و دلبسته و عاشقت شده
نفس زندگی من ، این دلم برای یک لحظه دیدن تو دیگرآرام و قرار ندارد
قلب من تو را دوست دارد و به خاطر عشق ناب تو در دام
قلبت اسیر شده
بی تو من خیلی تنهایم در دل تاریکی شب بی کسی
تمام هستی من برای همیشه در کنارم باش که با تو وجودم
به آرامش می رسد